سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر خود را از معصیت ها پاک کنید، خداوند، دوستتان خواهد داشت . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 90 تیر 18 , ساعت 11:4 عصر

صهیون، در زبان عبری، به معنای پُر آفتاب و نیز نام کوهی در جنوب غربی بیت‌المقدس است. کوه صهیون، زادگاه و آرامگاه داود پیامبرعلیه ‏السلام  و جایگاه سلیمان علیه ‏السلام بود. گاه این واژه نزد یهودیان، به معنای شهر قدس، شهر برگزیده و شهر مقدس آسمانی به کار می‌‏رود؛ ولی در متون دینی یهود، صهیون، اشاره به آرمان و آرزوی ملت یهود برای بازگشت به سرزمین داود علیه ‏السلام و سلیمان علیه ‏السلام و تجدید دولت یهود دارد. به دیگر سخن، صهیون برای یهود، سمبل رهایی از ظلم، تشکیل حکومت مستقل و فرمان‏روایی بر جهان است و از این رو، یهودیان خود را فرزندان صهیون می ‏دانند.

صهیونیسم، به جنبشی گفته می ‏شود که خواهان مهاجرت و بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل دولت یهود است. صهیونیسم، همانند شووینیسم (ناسیونالیسم افراطی) است که با خوار شمردن ملت‏ها و نژادهای دیگر و با غلو در برتری خود، در پی دست‏یابی به قدرت سیاسی است.

 این جنبش، در نیمه اول قرن 13 شمسی(نیمه دوم قرن 19 میلادی) در اروپا، پا به عرصه حیات گذاشت ولی واژه صهیونیسم، نخستین بار توسط تئودور هرتزل به کار رفت و سپس ناحوم ساکولو- مورخ صهیونیست - در کتاب «تاریخ صهیونیست» از آن سخن گفت.

صهیونیسم، تنها دارای ابعاد و معانی سیاسی (صهیونیسم سیاسی) نیست؛ بلکه ابعاد و معانی دیگری همچون صهیونیسم کارگری، فرهنگی، دمکراتیک، رادیکال و توسعه‌طلب را نیز در بر می‌‏گیرد.

مشهورترین تقسیم صهیونیسم، طبقه‌بندی آن به دو بخش سیاسی و فرهنگی (دینی) است. صهیونیسم سیاسی، خواهان بازگشت یهودیان به فلسطین است که با تدوین کتاب «دولت یهود» توسط هرتزل در 1263شمسی(1894میلادی) زاده شد. اما صهیونیسم فرهنگی، مخالف مهاجرت یهودیان در قرن 14 شمسی(20 میلادی) به فلسطین است؛ زیرا در انتظار انسان رهایی‌‏بخش‏ در آخرالزمان نشسته که یهودیان و تمام ادیان را به سرزمین ابراهیم علیه‏السلام و موسی علیه‏السلام یا سرزمین نجات بازگرداند.

صهیونیسم به دینی و غیر دینی نیز تقسیم می‏گردد؛ صهیونیسم دینی، اندیشه‏ای است که اعتقاد به بازگشت به سرزمین موعود دارد. این بازگشت در زمانی که پروردگار مشخص و به شیوه‏ای که او تعیین می‏ کند، انجام خواهد شد و این کار به دست بشر انجام‏ پذیر نیست. پیروان این اندیشه، گروهی یهودی (صهیونیسم) و شماری عیسوی (صهیونیسم مسیحی) هستند. در مقابل، در صهیونیسم غیر دینی و غیر یهودی، کسانی جای دارند که با تکیه بر استدلال‏های تاریخی، سیاسی و علمی به اسکان یهودیان در فلسطین مشروعیت می ‏بخشند. این همان صهیونیسم لائیک (غیر دینی) است که تنها مفاهیم سیاسی خویش را به زبان دین بیان می ‏کند. بنابراین، صهیونیسم همواره به معنای یهودیت نیست؛ بلکه گاه به مفهوم حرکتی برای غیر یهودی کردن یهودیت نیز به کار می ‏رود.

تاریخچه و عملکرد سازما‌ن‌ جهانی صهیونیسم

در مورد شکل‌گیری صهیونیسم جهانی آن‌چه که در کتاب‌ها گفته می‌شود این است که فردی به نام تئودور هرتزل بنیانگذار صهیونیسم جهانی بوده و در اولین کنگره‌ای که در شهر بال سوئیس در سال ???? تشکیل شده، صهیونیسم جهانی را سازمان‌دهی کرده است. اما قول صحیح‌تر این است که در حدود ?? الی ?? سال قبل از او فردی به نام بنکسر- که فردی روسی و یهودی بوده است- جمعیتی را درست می‌کند به نام دوستداران صهیون که اشاره دارد بر همان کوه صهیون مشرف بر شهر قدس و بیت‌المقدس است. احتمالاً او نظرش این بوده است که نخست یهودیان را در جامعه روسیه ادغام بکند و سپس آن‌ها را از روسیه به فلسطین ببرد.

هرتزل بعد از بنکسر، بدون این‌که اشاره به افکار او داشته باشد در سال ???? کتابی می‌نویسد به نام «دولت یهود» و در سال ???? در بال سوئیس کنگره‌ای تشکیل می‌دهد و در آن کنگره ??? نفر از سران یهود از کشورهای مختلف که بیشتر از آلمان و روسیه و چک‌اسلواکی و ... بودند مدتی بحث می‌کنند و تصمیم اصلی‌شان این بوده که ما یک سازمانی درست کنیم به نام «صهیونیسم جهانی» و این سازمان باید ? کار برای یهود انجام دهد: مرحله اول هویت ملی و تأسیس ملت است و مرحله بعد پیدا کردن موطن و در مرحله سوم دولت را پایه‌گذاری کند.

از سال ???? تا سال ???? که دولت اسرائیل رسماً اعلام شد و بعد از آن هم این کنگره ادامه دشت، چیزی در حدود ?? کنگره تشکیل شده است. در این کنگره‌ها اولین مسئله‌ای که مطرح کردند مسئله تشکیل سازمان جهانی صهیونیسم بود. در کنگره‌های بعدی هم درباره تأسیس صندوق ملی یهود به اتفاق‌نظر رسیدند و گفتند در این صندوق، مسائل پولی و مالی مشخص شود و این امر پشتیبانی باشد برای تمام فعالیت‌های بعدی.

در کنگره سوم و چهارم تقریباً نوعی از ملیت یهود را روی کاغذ آوردند. در کنگره چهارم اختلاف اساسی بین دو نظر بود؛ یک نظر این‌که آن وطن اوگاندا باشد و نظر دیگر این‌که آن وطن فلسطین باشد. آن‌چه در تاریخ نقل شده است این است که انگلیسی‌ها نظرشان بر اوگاندا بوده، اما یهودیان روس، آمریکا و لهستان بیشتر نظرشان بر فلسطین بوده است. به هر حال تصمیم گرفته شد که هیئت‌هایی فرستاده شود و کشورهای مورد نظر به ویژه فلسطین و اوگاندا و جاهای دیگر مثل آفریقای جنوبی و آرژانتین و ... را بررسی ‌کنند که آن کشورها چه مقدار یهودی دارند و برای اسکان یهودیان موقعیت آن مناطق چگونه است.

این هیئت‌ها می‌روند و برای کنگره‌های بعدی گزارش می‌آورند و متأسفانه در کنگره ششم -که اوایل قرن بیستم بود- تصمیم می‌گیرند که آن وطن فلسطین باشد. یک گروه مأمور می‌شوند که به فلسطین بروند و در آن جا فعالیت کنند و زمینه‌های لازم و تمهیداتی را برای یهودیان فراهم کنند.

فعالیتی هم در خارج از فلسطین برای پی‌گیری مبحث یهودی‌ها، حدوداً از کنگره هشتم و نهم در رابطه با سازمان صهیونیسم جهانی وجود دارد. در این فعالیت‌ها این پرسش وجود دارد که آیا ما به یک شکل مستقل همه این شعارها و افکارمان را دنبال کنیم، یا این‌که به کمک قدرت‌های بزرگ طرح‌ها را به پیش ببریم.

این اختلاف در یکی دو کنگره مطرح بود و نهایتاً با توجه به افراد ذی‌نفوذ که با قدرت بریتانیا همکاری داشتند، این فکر تقویت شد که یهودیان بدون کمک بریتانیا نمی‌توانند این کار را انجام دهند و سرانجام در کنگره هشتم تصویب شد که با همکاری بریتانیا و سایر کشورهای بزرگ این اهداف دنبال گردد.

بحث‌های دیگری که در کنگره‌های بعدی مطرح شد این بود که وقتی دولت اسرائیل در سال ???? تشکیل می‌شود، آیا سازمان صهیونیسم جهانی باید مأموریتش تمام شود، یا این‌که باقی بماند؟ نهایتاً در آن‌جا تصویب می‌شود که سازمان جهانی صهیونیسم و آژانس بین‌المللی یهود که درآمریکا مستقر است به عنوان پشتیبان و مادر دولت اسرائیل باقی بماند و فعالیت‌های خودش را دنبال کند و رژیم صهیونیستی هم در فلسطین کار خود را انجام دهد. این توافق در دهه ?? قرن بیستم حاصل شد. در سال‌های دهه ?? تصویب می‌شود که سازمان صهیونیسم جهانی یک مأموریت جهانی داشته باشد و دولت اسرائیل هم یک مأموریت منطقه‌ای. در واقع به این شکل تقسیم کار می‌شود که رژیم صهیونیستی مثل یک نیروی عمل کننده، یک لشگر از یک ستاد به منطقه اعزام شود تا افکار و نظرات خودشان را در آن منطقه تعقیب کنند و آن ستاد اصلی یا همان آژانس بین‌المللی یهود هم در آمریکا مستقر بماند.

به این ترتیب مسجل شد که یهودی‌ها در اسرائیل ضمن این‌که ماموریت منطقه‌ای دارند، ماموریت حفظ منافع آمریکا را هم بر عهده دارند و سازمان جهانی صهیونیسم هم در آمریکا نقش جهانی دارد، یعنی منافع یهودی‌ها را در کل عالم دنبال می‌کند.

شکل‌گیری رژیم صهیونیستی

اما کیفیت شکل‌گیری رژیم صهیونیستی بدین صورت بود که سازمان جهانی صهیونیسم از سال ???? تا سال ???? یعنی طی ?? سال همه فعالیت‌ها و بسترهای لازم را برای تشکیل حکومت یهود فراهم کرده است؛ به این شکل که گروه‌های تروریستی مثل هاگانا، اشترن، پالما و ایرگون که حدوداً بعد از فروپاشی دولت عثمانی (????) و در زمان قیمومیت بریتانیا بر سرزمین فلسطین، شکل گرفته و علیه مردم فلسطین مشغول کارهای تروریستی بودند، زمینه را برای تأسیس اسرائیل فراهم کردند. وقتی در سال ???? دولت اسرائیل تشکیل شد همین چهار گروه سیستم نظامی رژیم اسرائیل را تشکیل دادند.

البته نکته قابل تأمل آن است که بعد از فروپاشی حکومت عثمانی و دوران قیمومیت انگلیس شرکت‌های اقتصادی و صنعتی یهودی شروع به کار کردند که معروف بودند به شرکت‌های کیبوتس. یهودی‌هایی که از سراسر عالم می‌آمدند در این شرکت‌ها مشغول به کار می‌شدند و در شهرک‌هایی ساکن می‌شدند که دورشان محاصره بود و این‌ها هم از جهت امنیتی در حفاظ و مسلح بودند. از سال ???? تا سال ???? ده‌ها شهرک کشاورزی و صنعتی را در فلسطین ایجاد کرده بود.

همچنین یک زبان عبری جدید را که با عبارت تورات حدود ?? درصد تفاوت دارد برای خود تدوین نمودند، لذا اگر یک نفر با ملیت دیگر بخواهد به اسرائیل برود، باید یک سال در قرنطینه بماند تا زبان جدید را یاد بگیرد و بتواند وارد جامعه صهیونیستی شود.

همچنین آن‌ها جهت تقویت حضور علمی ـ فرهنگی خود، دانشگاه‌هایی را در تل‌آویو و حیفا از همان سال‌های ???? راه‌اندازی کرده بودند و قانون اساسی یا همان اساسنامه سازمان صهیونیسم جهانی هم که در سال ???? تصویب شده بود؛ تبدیل شد به قانون اساسی دولت اسرائیل. سازمان صهیونیسم جهانی که فعالیت‌های سیاست خارجی‌اش از همان سال‌های ???? شروع شده بود به حمایت سیاسی و مالی دولت اسرائیل در سراسر جهان پرداخت؛ به این ترتیب که هر یهودی در هر کشوری که حضور داشت از نفوذ خودش در رابطه با دولت آن کشور استفاده کرده و سیاست یهودی‌ها را ترویج نماید. منابع مالی و بودجه اصلی اسرائیل هم از همان صندوق که در آمریکا مستقر است تأمین می‌شود و سرمایه‌گذاری‌های کلان اسرائیل هم در کشورهای خارجی مثل فرانسه، آلمان، انگلیس، آمریکا و جاهای دیگر، گسترش یافته است.

سرمایه‌‏داری غرب و پیدایش صهیونیسم

صهیونیسم، مولد دوران تحول و انتقال سرمایه ‏داری غرب به مرحله امپریالیسم به شمار می ‏رود. در این دوره، همه قدرت‏های بزرگ، برای تأمین منافع استعماری، فعالانه در پی یافتن جای پایی محکم، در خاورمیانه شدند. برای دست‏یابی به این هدف، نخستین بار ناپلئون بناپارت (امپراتور فرانسه)، به جلب همکاری یهودیان علیه امپراتوری عثمانی دست زد که البته در این کار توفیقی به دست نیاورد، سپس بیسمارک (صدر اعظم سابق آلمان) برای پاسداری از خط راه آهنی که قرار بود از برن - شهری در آلمان - به بغداد کشیده شود، اقدام به جذب و به ‏کارگیری یهودیان کرد، 19 اما سرانجام، این انگلیس بود که به آرزوی دیرینه‏ اش، یعنی خلق اندیشه صهیونیسم و ترغیب یهودیان اروپای شرقی، روسیه و غرب، برای مهاجرت به فلسطین و تشکیل یک دولت یهودی که حافظ منافع آن کشور باشد، دست یافت.

دلایل بسیاری در تأیید نقش قدرت‏های بزرگ استعماری، به ویژه انگلیس، در پدید آمدن صهیونیسم و رژیم اشغالگر قدس در دست است. در 1219 شمسی(1840میلادی) روزنامه تایمز لندن اعتراف کرد که پیشنهاد استقرار یهودیان در سرزمین فلسطین، مورد حمایت پنج قدرت بزرگ جهانی است، سپس هرتزل چنین فاش کرد: «بازگشت به سرزمین پدرانمان... از بزرگ‏ترین مسائل سیاسی مورد علاقه قدرت‏هایی است که در آسیا چیزی می‌‏جویند». اما همان‏گونه که گذشت، انگلیس گوی سبقت را از دیگر قدرت‏های اروپایی ربود و با ابداع اندیشه صهیونیسم‏ زمینه تأسیس رژیم غاصب اسرائیل را فراهم آورد. به بیان دیگر، پس از یک منازعه طولانی میان صهیونیست‏ها، سرانجام صهیونیست‏های انگلوفیل، جناح وابسته به وایزمن، موفق به تثبیت فلسطین - مکان مورد نظر انگلیس - به عنوان جایگاه نهایی یهودیان گشتند.

یهودیان تنها نامزد تشکیل دولتی حافظ منافع غرب، در منطقه حساس و استراتژیک خاورمیانه بودند؛ زیرا به عقیده لرد ارل شافتسبری هفتم، که از رجال سیاسی بریتانیا و نیز یک صهیونیست مسیحی بود، اسکان یهودیان در فلسطین نه تنها برای انگلستان که برای سراسر دنیای متمدن ( غرب) سودمند خواهد بود. هرتزل نیز معتقد بود که یهودیان می‌‏توانند حلال مشکل غرب در خاورمیانه باشند. ماکس نوردو، از صهیونیست‏های معروف، معتقد بود که ما فرهنگ اروپایی را... همچنان حفظ خواهیم کرد... ما به این فکر که باید آسیایی شویم، می‌‏خندیم. پیش‏تر نیز یک کشیش مسیحی پیشنهاد کرده بود که برای حفاظت از هندوستان زیر سلطه انگلیس، لازم است یهودیان در فلسطین ساکن شوند. به هر حال، صهیونیست‏ها خود را مشعل‏دار تمدن غرب می‏ دانند؛ تمدنی که در تلاش است تا دموکراسی را در خاورمیانه و قلب آن حاکم کند.

نتیجه این که نیازهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی غرب، به ویژه انگلیس، موجب پدید آمدن جریان فکری صهیونیسم و اسکان یهودیان در فلسطین گردید؛ جریانی که با غیر دینی (سیاسی) کردن یهودیت، در پی تحقق و حفظ منافع استعماری در خاورمیانه برآمد؛ در حالی که یهودیت دین‏دار ممکن بود برای غرب خطرآفرین باشد.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ